«يک دو سه، رنج و کار بسه، بچه ها همه سوی مدرسه!»
«عليه بردگی، برای حق کودکی!»
«در دفاع از حق کودکی و همبستگی با کودکان ساکن در ايران!»

«مرکز ادبيات کودک داروگ»
و «جمعيت الغای کار کودکان»

روز جهانی کارگران، روز همبستگی بين المللی کارگران سراسر جهان، فرا می رسد. روز دادخواهی و اعتراض به وضعيت موجود؛ روزی که از بدو تولد، زيبايی همبستگی و تلاش انسانی برای بهبود زندگی و تغيير جهان را در خود نهفته داشته است. سال هاست که اول مه ديگر به طرح مطالبات کارگری محدود نمانده است. در اين روز، بخش های مختلف تحت ستم جامعه، هم گام و هم صدا با کارگران، مطالبات شان را فرياد می زنند. اول مه، جشن بزرگ کارگران جهان، روز طرح مطالبات انسانی است؛ روز قدرت نمايی نيروی همبسته انسانی است. در اين روز، صدای قدم های مردم متحد، شور برمی انگيزد و در دل ستم گران وحشت می افکند.
اول مه امسال، قدم های پر شور پا کوچولوها و طنين شاد قدم های جوان را به رژه فرا می خوانيم:
«يک دو سه، رنج و کار بسه، بچه ها همه سوی مدرسه!»
«رو رو رژه، عليه کار کودک - برای حق کودکی - برای حق درس و مدرسه!»
کار کودک و استثمار کودکان، بزرگ ترين لکه ننگ بر پيشانی جهان معاصر است. ننگی که، متاسفانه، گرد شرم اش بر دامان من و شمای بزرگ سال هم نشسته است؛ آن جا که می بينيم و می شنويم، اما سکوت می کنيم و قدم بر نمی داريم.
کودکان مايه زيبايی جهان انسانی اند. کودکان نيروی محرک امروز و تضمين موجوديت فردای جامعه بشری اند. چه چيز را زيباتر از قهقهه کودکی می شناسيد که شکفته و شاد به مدرسه می رود، بازی می کند و ترانه می خواند؟ به راستی کدام گل، کدام پرنده، کدام ترانه، و کدام سرود است که از زيبايی کودکی سرشار نباشد و يا لطافت آن را به امانت نگرفته باشد؟
در سراسر اين جهان پهناور، در زير چتر نظم نوين و گلوباليزاسيون سرمايه داری، کودکان ما تقريبا در تمامی رشته های صنعت و توليد مشغول به کارند. ميليون ها ميليون کودک در وضعيت بردگی يا چيزی شبيه به آن زندگی می کنند. کودکان ايران هم از اين قاعده مستثنی نيستند. چيزی که آن ها را از ساير هم سرنوشتان شان جدا می کند، وجود قوانين مستقيم ضد کودک در اين کشور است:
- قانون رسمی ازدواج کودکان دختر نه ساله، طبق ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی مصوب ۱۳۶۰؛
- قانون تنبيه کودکان، بنا به اصول فقهی ماده ۶۲۲؛
- قانون مجازات اسلامی، که طبق آن اگر پدری به قصد سقط شدن جنين، زنش‏ را کتک بزند و اين عمل منجر به سقط جنين شود حتی می‌تواند خواستار اجرای حکم قصاص‏ شود، اما اگر همان طفل به دنيا بيايد و پدر حين کتک کاری او را خفه کند، دادگاه می‌تواند علاوه بر پرداخت ديه، او را به ده روز حبس‏ تعزيزی محکوم نمايد؛
- ماده ۱۱۷۹ قانون مدنی، که تصريح می‌کند ابوين حق قانونی تنبيه طفل خود را دارند. اما به استناد اين «حق» نمی‌توانند کودک خود را خارج از حدود تاديب تنبيه کنند (و اين حدود «تاديب»، آن اندازه‌ای از کتک زدن کودک است که منجر به مرگ وی نشود!)؛
- اشتغال به کار کودکان زير پانزده سال، که به رغم وجود ماده ۷۹ قانون کار که اشتغال به کار افراد زير پانزده سال را ممنوع می‌کند، به طور روزافزون گسترش‏ می‌يابد (اين قانون شامل تبصره‌ای است درباره کارهايی که ماهيت‌شان برای کودکان زير هجده سال زيان آور است و هم چنين شامل تبصره قانونی ۱۸۸، که بنا بر آن افراد مشمول «استخدام کشوری» - کودکانی که برای دولت کار می‌کنند - و کودکانی که در کارگاه های خصوصی خانوادگی به کار مشغولند، در دايره اين قانون قرار نمی‌گيرند. در عين حال، اگر ابوين يک کودک با کارفرمای او قرارداد ببندند، چون «ولی» کودک بشمار می‌آيند، حق واگذاری و اجاره دادن فرزند خود به صاحبان کارگاه های خصوصی را دارند)؛
- و...؛
کودکان ايران فراموش شده ترين کودکان جهانند. به يادشان بياوريم و از حق شان دفاع کنيم.
اول مه امسال، «مرکز ادبيات کودک، داروگ» و «جمعيت الغای کار کودکان»، همگی دوستان کودکان و مدافعان حقوق آن ها را به رژه عليه کار کودک در سراسر جهان، به اعتراض عليه قوانين کودک آزار، با خواست «الغای کار کودک» و «لغو قوانين ضد کودک در ايران» فرا می خواند.
اول مه امسال، هم صدا با پا کوچولوها و دست کوچولوهايی که قدم در راه کارگاه های دخمه مانند دارند، نه مدرسه؛ و با دستان پر از درد و زخم، ابزار کار را گرفته اند و نه قلم را؛ فرياد بزنيم:
«يک دو سه، رنج و کار بسه، بچه ها همه سوی مدرسه!»
«رو رو رژه، عليه کار کودک - برای حق کودکی - برای حق درس و مدرسه!»
اول مه امسال، ما در استکهلم ساعت ۱۲ ظهر در «مد بوريار پلاتسن» (Medborgarplatsen) جمع خواهيم شد. شما هم هر کجا که می توانيد با اين شعارها رژه برويد:
«لغو کار کودک!»
«تحصيل رايگان اجباری با کيفيت بالا!»
«جايگزينی کار کودک با اشتغال به کار والدين!»
«تحريم اقتصادی و جنگ افروزی ممنوع!»
«کودکان بی سلاح ترين و بی دفاع ترين قربانيان جنگند، از همه آسيب پذيرترند، نه به جنگ!»

سوسن بهار
۲۳ آپريل ۲۰۰۶