ژان ـ ماری ونسان ( Jean-Marie Vincent ) مؤسس و مدير بخشِ علوم سياسی دانشگاه پاريس ۸ در ۶ آوريل (۲۰۰۴) در سن ۷۰ سالگی درگذشت. اونه تنها استاد دانشگاه، بلکه پژوهشگری بود با تأليفاتی مهم از جمله »نقد کار. عمل کردن و تأثير نهادن) (۱) و »مارکسِ ديگر، پس از انواع مارکسيسم« (۲). او يک مارکسيست بود و نيز يک انديشمند، يعنی کسی که به کار نقد انديشه و به بررسی و تأملِ آرامی که با آن همراه است باور داشت. در کتاب »بتوارگی و جامعه« (۳) نوعی بازخوانی مارکس را پيشنهاد کرده بود که با برخورد آلتوسر و همچنين با گفتمان هايی مبنی بر »اومانيسم مارکسيستی« و »از خود بيگانگی« مرزبندی داشت. پيشنهاد وی اين بود که مارکسيسم به مثابهء انديشهء انتقادی، روزآمد و مناسب روز شود، منجمله از طريق سيستمی کردنِ تئوری مارکسيستی بتوارگی کالا. سپس به تعميق بررسی خود برای دست يابی به يک مارکسيسم غير »اکونوميستی« پرداخت که شاهد آن کتاب های اخير او: »مارکس ديگر« است.

حيطهء کار و دستاوردهای او را نبايد در ابعاد دانشگاهی و تأليف کتاب خلاصه کرد. چرا که دانشجويان، معلمان و مبارزان فراوانی از او تأثير پذيرفته اند. به ديدهء او کار و آثارش زمانی ارزش دارد که در فهمِ بهترِ اشکال استثمار سرمايه داری سهمی ايفا کند. به خصوص بايد به تحليل های وی از »بتوارگی کالا« و از کليهء ساز و کارهايی که در راه درک و فهم جامعه مانع ايجاد می کنند اشاره کرد.

چنين تحليل انتقادی که از مطالعهء مکتب فرانکفورت دور نبود، زمانی مفهوم کامل خود را باز می يابد که آن را در چشم انداز دگرگونی سراسری جامعه قرار دهيم از اين طريق که يک دموکراسی مبنی بر خود ـ سازماندهی توليد کنندگان به اجرا درآيد.

ژان ـ ماری ونسان متولد ۱۹۳۴ بود عضو سازمان جوانان کمونيست ( JEC ) شد ولی خيلی زود آن را ترک کرد و به يک سازمان تروتسکيستی آن دوره پيوست. از ديد او پيوستن به تروتسکيسم، هم نقد راديکال استالينيسم بود و هم وفاداری به اصول کمونيسم. او گروه »بلشويک لنينيستی« را پس از چندی رها کرد و وارد فعاليتی شد که سرانجام به تشکيل حزب سوسياليست متحد ( PSU ) منجر گرديد. ژان ـ ماری ونسان يکی از رهبران جناح چپ اين حزب شد که درمبارزات ضد استعماری کاملاً قاطعيت داشت.

در سال ۱۹۶۸ حاضر نشد در چارچوب سوسيال دموکراسی حزب سوسياليست فرانسه فعاليت کند و مدتی در اتحاديهء کمونيستی انقلابی ( LCR ) [تروتسکيست و عضو انترناسيونال ۴] به مبارزهء خود ادامه داد ولی سپس از آن جدا شد، زيرا با لنينيسمِ تروتسکيست ها سرِ توافق نداشت. در اين باره نظرش را در مقاله ای تنظيم کرده که در نشريهء نقد کمونيستی منتشر خواهد شد.

از آن به بعد، در دههء ۹۰، وقت خود را صرف انديشهء انتقادی کرد. همراه با تونی نگری نشريه ای را پايه گذارد به نام »آينده در گذشته« ( Futur antérieur ) که خود مدير آن بود. در سال های اخير نشريهء »گوناگونی ها« ( Variations ) را می گرداند. کمتر از دو سال پيش بازنشسته شد و برای او فرصتی جهت بسيج مبارزاتی پيش آورد تا وقت خود را صرف فهم جنبه های نوين بحران جامعه کند تا بتوان چشم اندازهای مبارزه را که به امری ناگزير تبديل شده ازآن استخراج کرد. از اينجا ست که همراه با پی ير زرقا و ميشل واکالوليس کتاب »به سوی يک ضد سرمايه داری نوين. در راه يک سياست رهايی بخش« (۴) را منتشر کرد.

ژان ـ ماری ونسان به موسيقی کلاسيک علاقه مند بود و از آن بسيار اطلاع داشت و مفر او در مشکلات جاری بود. ضربه ای که احزاب راست فرانسه در انتخابات اخير [شوراهای استانداری و مناطق /۲۰۰۴] در فرانسه خوردند او را به ويژه شادمان کرده بود، با اين تصور که مردم به خيابان خواهند ريخت و خواستار استعفای شيراک خواهند شد. اين تجربهء روشنفکری و انقلابی را متأسفانه مرگ ناتمام گذارد.

و نکتهء آخر اينکه در جلد دوم کنگرهء بين المللی مارکس (انتشارات انديشه و پيکار) ترجمهء مقاله ای از او »چگونه می توان از شر مارکسيسم خلاص شد« و در جلد سوم ترجمهء مقالهء ديگری از او »نقد اقتصادگرايی و اقتصادگرايی در انديشهء مارکس« چاپ شده که روی همين سايت می توان يافت.

برخی اطلاعات، برگرفته از لوموند و نشريهء روژ ۱۵ آوريل ۲۰۰۴.

-------------------------------------------------------

۱- Critique du travail. Le faire et l'agir, PUF, ۱۹۸۷ .

۲- Un autre Marx. Après les marxismes, Ed. Page Deaux, ۲۰۰۱ .

۳- Fétichisme et Société, ۱۹۷۳ .

۴- Pierre Zarka et Michel Vakaloulis, Vers un nouvel anticapitalisme. Pour une politique d'émancipation, Le Félin ۲۰۰۳ .